آثار و پیامدهای پوشش در جاذبه ظاهری
آراستگی ظاهری و خودآرایی فرد و نظافت ظاهری و
پاکیزگی او، نقش بهسزایی در جاذبهٔ ظاهری او داشته، او را از شخصیتی با
ثبات و باوقار برخوردار کند.
۲) همواره ظاهر آدمی تا حدود
زیادی برگرفته و حاکی از باطن او دارد. ظاهر جذاب، شیک، آراسته، نظیف و ...
میتواند حکایت از درونی آرام، منظم و فاقد هرگونه آشفتگی باشد.
۳) خودآرایی و آراستگی، عاملی برای آرامش روحی و روانی آدمی است. در مقابل، آشفتگی ظاهری و به هم
ریختگی، عاملی در بیثباتی و عدم آرامش خاطر و طمأنینه روحی
او دارد. آدمهای باوقار، آراسته و نظیف که فرصت رسیدگی به ظاهر خود دارند، حداقل
غافل از پردازش باطنی نخواهند بود اینان از آرامش درونی برخوردارند و افرادی
صبور و با حوصلهای خواهند بود که کمتر عصبانی میشوند.
۴) اگر خودآرایی و آراستگی
ظاهری، توأم با رسیدگی باطنی فرد باشد و فرد همزمان با
آراستگی ظاهری، اصلاح و آراستگی درونی را بیاغازد، این امر موجب
تعادل شخصیت آدمی، یکرنگی ظاهر و باطن او خواهد شد. یکرنگی، پرهیز از دورویی و ریا و عدم تعادل
شخصیت فرد و دمدمی مزاجی، از آفات یکبعدینگری است.
اگر خودآرایی و آراستگی ظاهری توأم با خودآرایی و رسیدگی به درون
باشد، موجب نفوذ فرد در دل دیگران میشود. به عبارت دیگر، محبوبیت و نفوذ در
دل و جذابیت ظاهری، ناشی از خودآرایی و رسیدگی به درون و تهذیب نفس است.
۵) لباس زیبا و پوشش مناسب،
موجب تقرب به خدا نیز هست. امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«خود را به وسیله لباس، زیبا کنید؛ زیرا خداوند زیباست و زیباییها را دوست
دارد.[۱]» بنابراین،
وقتی آدمی احساس میکند با پوشیدن لباس زیبا رضایت محبوب را
جلب نموده، زمینه شادابی و نشاط روحی خود را فراهم کرده است.
این امر تأثیر فراوانی بر شخصیت او دارد.
۶) لباس تمیز و زیبا و
آراستگی ظاهری، غم و اندوه را از انسان میزداید؛ چرا که تمیزی و زیبایی، شادابی
و نشاط میآورد و جایی در دل انسان برای غم و اندوه باقی نمیگذارد. در مقابل،
استفاده از لباسهای تیره، تنگ و چسبان، دل را سیاه میکند و آدمی را غمدار. این نکته
، فحوای بسیاری از روایات نیز هست